پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انگیزههای مطالعه بر روی 304 نفر از دانشآموزان مقاطع پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی شهر مشهد انجام شده است. این نمونه، به صورت خوشهای انتخاب شده، و پرسشنامة انگیزههای خواندن MRQ در اختیار آنان قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان داد دانشآموزان مورد بررسی، کمابیش همة انگیزههای خواندن را دارند و میزان این انگیزهها از ضعیف تا متوسط، رتبهگذاری شده است. «رقابت»، «اهمیت»، «لذت» و «نمره» از انگیزههایی بودند که در دانشآموزان مورد بررسی نسبت به بقیه در سطح بالاتری قرار داشتند و انگیزههای اجتناب از مطالعه، مطالعه به دلایل اجتماعی، مطالعه به قصد چالش برانگیزی و تکلیف، نسبت به بقیة انگیزهها نمرههای کمتری را به خود اختصاص دادند. یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش عبارتند از: بین انگیزههای اهمیت، شناخت، نمره و رقابت، از لحاظ میزان برخورداری، تفاوتی معنادار وجود دارد. بین انگیزههای لذت و به دلایل اجتماعی بر اساس جنسیت، تفاوتی معنادار وجود دارد. بین انگیزههای اثربخشی، چالش برانگیزی، اهمیت، شناخته شدن، نمره، اجتماعی و اجتناب بر حسب مقطع تحصیلی، تفاوت معنادار وجود دارد. بین انگیزههای اثربخشی، چالش برانگیزی، کنجکاوی، شناخته شدن، اجتماعی و رقابت با معدل نمره املای دانشآموزان مورد بررسی در دو سال اخیر، رابطة معنادار وجود دارد. همین نتیجه به غیر از انگیزة شناخته شدن در مورد معدل نمره فارسی دانشآموزان مورد بررسی، در دو سال اخیر دیده میشود. بین انگیزههای اثر بخشی، چالش بر انگیزی، کنجکاوی و تکلیف و معدل درسی دانشآموزان مورد بررسی، رابطة معنادار وجود داشت. بین انگیزههای چالش برانگیزی، شناخته شدن، نمره و رقابت و عضویت فعال در کتابخانه، رابطة معنادار دیده شد. البته در این مورد، رابطة بین انگیزههای یادشده و عضویت فعال در کتابخانه منفی بود. بین هیچ کدام از انگیزههای مختلف مطالعه و میزان آشنایی دانشآموزان مورد بررسی با اینترنت، رابطة معناداری دیده نشد.
1. مقدمه
چرا مطالعه می کنیم؟
آنچه پاسخ به این سؤال را برای ما میسر میکند، اشاره به ضرورتها و فواید مطالعه در دوران حیات در جامعة کنونی است. رهایی انسان از زندان تاریک جهل، گسترش افق دید وی و تصمیمگیری به دور از شتاب زدگی، پیداکردن راهحلهای مختلف برای مشکلات، برقراری ارتباط با دیگران، افزایش اعتماد به نفس، آشنایی با افکار نو، سپری کردن اوقات فراغت، افزایش دانش و تسریع رشد فکری، از مواردی است که در پاسخ به پرسش بالا باید بر آنها تأکید کرد. در زمینه سواد اطلاعاتی در جامعة اطلاعاتی نیز مطالعه و خواندن اهمیت دارد. سواد اطلاعاتی، به خواندن متکی است و برای تبدیل شدن به خوانندهای فعال، عادت به مطالعه در سالهای اولیة زندگی و ممارست کافی لازم است.
انتخاب کودکان برای مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که در سنینی قرار دارند که اولین تجربههای خواندن را میگذرانند. این تجربههای اولیه از خواندن، تأثیر بسزایی بر روند ادامة آن در طول زندگی و بزرگسالی شان دارد. این که بدانیم کودکان، خواندن چه چیزهایی را دوست دارند و چرا میخوانند؛ چه چیزهایی، چه دلایلی و چه شرایطی آنان را به سوی خواندن سوق می دهد و آنان را به خوانندگان همیشگی و وفادار تبدیل میکند، برای ما بسیار مهم است. شاید همة این موارد را بتوان در بررسی انگیزههای آنان از خواندن درک کرد. انگیزه، محرک اصلی فرد برای خواندن است. این عامل که نقش تحریک کننده دارد، در کسب عادت به مطالعه و تغییر در عادتهای معمول زندگی، اهمیت زیادی دارد؛ تا آنجا که به نظر «لاین برگر»، یکی از مراحل تغییر در عادت، انگیزه است (استیگر، 1377، ص. 45). با تحلیل این انگیزهها و توجه به عوامل درونی و بیرونی که بر این انگیزهها مؤثر است، میتوان به حقایقی پی برد که ما را در برنامهریزیها و استفاده از راهکارهای مختلف در این زمینه برای گروههای مختلف جنسی، مقاطع گوناگون تحصیلی، وضعیتهای اقتصادی ـ اجتماعی مختلف، موقعیتهای درسی گوناگون و … یاری می دهد.
2. بیان مسئله
همه می دانیم سرانة مطالعه در ایران، بالا نیست. ما در مقایسه با کشورهای پیشرفته، به طور حتم، زمان کمتری برای خواندن و مطالعه صرف می کنیم. علت هر چه که باشد، کتاب، کتابخانه، کتابدار، قیمت، کیفیت، دسترسپذیری، …، نقش خود انسان در این رابطه فراموش نشدنی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. این احتمال هست که هدفها و انگیزههای ما برای مطالعه چندان قوی نیست؛ زیرا اگر انسان به ضرورت و فایدة یک امر آگاه شود، عوامل بیرونی، نمیتواند نقش چندان مؤثری در رفتار وی داشته باشد.مسئلة این پژوهش، نیز همین مشکل است: نخواندن و کم خواندن. از آنجا که هر امری برای آنکه تداوم یابد و جزو عادتهای مناسب ذهنی باشد، باید از کودکی در انسان شکل گرفته باشد و مطالعه نیز از این امر مستثنا نیست، به سراغ کودکان و نوجوانان ـ کسانی که در اولین مراحل کسب مهارت خواندن هستند و نخستین تجربیات مطالعة خود را میگذرانند ـ رفتیم تا دریابیم انگیزههای آنها برای مطالعه چیست؟ و آیا تفاوتهای فردی ناشی از جنسیت آنان، میزان برخورداری آنها از امکانات اقتصادی، مقطعی که در آن تحصیل میکنند و ... بر این انگیزهها تأثیری دارد؛ یا خیر؟ بهطور اخص، آنچه این پژوهش به آن می پردازد، بررسی عوامل مؤثر بر انگیزههای خواندن در دانشآموزان کلاس پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی شهر مشهد است. عوامل مورد نظر، عبارتنداز : میزان برخورداری، جنسیت، پایة تحصیلی، وضعیت تحصیلی، توانایی خواندن و نوشتن دانش آموز (نمرة املا و فارسی)، عضویت فعال در کتابخانه و میزان آشنایی با اینترنت.
3. هدفهای پژوهش
هدف اصلی این پژوهش، پی بردن به وجود یا نبود و نیز شدت و ضعف انگیزههای مختلف دانشآموزان برای خواندن و عوامل مؤثر بر روی این انگیزههاست. این شناخت و بررسی می تواند ما را در جهت برنامه ریزیهای بهتر با دید کارشناسانه برای کودکان در زمینة خواندن و رشد مهارتها و انگیزههای خواندن آنها، یاری کند. در این تحقیق، تقویت انگیزههای دخیل در خواندن درست، اصولی، هدفمند و با برنامه و نیز تقویت عادت متفکرانه کودکان به مطالعه و خواندن (یغمایی و خندان، 1383) و کمک به یادگیری مادام العمر و نیز تقویت سواد اطلاعاتی ـ که خواندن، اساس داشتن آن است ـ مدنظر بوده است. از نتایج این پژوهش نیز میتوان در جهت بازنگری در خدمات مجموعه سازی و مشاورة کتابخانههای کودکان سود برد.
4. سؤالهای پژوهش
1- انگیزههای مطالعة دانشآموزان مورد بررسی چیست؟2- انگیزههای مطالعة دانشآموزان در چه سطح یا سطوحی است؟
5. فرضیههای پژوهش
1. بین انواع انگیزههای مطالعة دانشآموزان مورد بررسی بر حسب میزان برخورداری تفاوت معناداری وجود دارد.
2. بین انواع انگیزههای مطالعه دانشآموزان مورد بررسی بر حسب جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد.
3. بین انواع انگیزههای مطالعه دانشآموزان مورد بررسی بر حسب مقطع تحصیلی تفاوتی معنادار وجود دارد.
4. بین انگیزههای مطالعه در دانشآموزان مورد بررسی با معدل نمره املا و فارسی آنها در دو سال اخیر، رابطهای معنادار وجود دارد.
5. بین انگیزههای مطالعة دانشآموزان مورد بررسی با وضعیت تحصیلی آنها (معدل درسی) رابطة معناداری وجود دارد.
6. بین انگیزههای مطالعه دانشآموزان مورد بررسی و عضویت آنها در کتابخانه به صورت فعال رابطة معناداری وجود دارد.
7. بین انگیزههای مطالعة دانشآموزان مورد بررسی با میزان آشنایی با اینترنت، رابطهای معنادار وجود دارد.
6. پیشینة پژوهش
6-1.خارج از کشور
«ویگفیلد و گاتری» (1995)در پروژه ای 2ساله در مرکز ملی پژوهشی خواندن، با هدف ارزیابی انگیزههای متفاوت خواندن کودکان و تفاوتهای پایة تحصیلی، زمان مطالعه و... 105نفر ازدانشآموزان مقاطع چهارم و پنجم ابتدایی (59 نفر از کلاس چهارم و 46 نفر از کلاس پنجم، 47 نفر دختر و 58 نفر پسر) را در یک مدرسة ابتدایی در مریلند جنوبی[4]MRQ بود. تحلیل عاملی و تحلیل پایایی این پرسشنامه نشان داد جنبههایی مثل خواندن به قصد اثر بخشی و خواندن به قصد چالش برانگیزی و کنجکاوی، خواندن به قصد لذت ، خواندن به قصد شناخته شدن، خواندن به دلایل اجتماعی و رقابت، پایایی بالایی دارند و جنبههایی مثل خواندن به دلیل اهمیت، خواندن به قصد نمره، تکلیف و خواندن به قصد اجتناب، پایایی کمتری داشتند. همچنین، تحلیل عاملی نشان داد که برخی از جنبههای پیشنهاد شدة انگیزههای خواندن، همیشه وضوح ندارند و تا حد زیادی با جنبههای دیگر مرتبطند. این جنبههای مرتبط، عبارت بودند از: خواندن به دلایل اجتماعی با شناخت، اجتماعی با لذت، لذت با کنجکاوی، نمره با کنجکاوی و چالشبرانگیزی با کنجکاوی. آنها دریافتند که دانشآموزان سال پنجم، بخصوص در نیمسال پاییز، انگیزه مثبت کمتری نسبت به کلاس چهارمیها برای خواندن داشتند. دختران نسبت به پسران، به طور کلی، انگیزههای بیشتری برای خواندن دارند و علاوه بر این، همچنین دختران نسبت به پسران در برنامه خواندن مدرسه بیشتر فعالند؛ هر چند این تفاوت، چندان زیاد نبود. تحلیل همبستگی نشان داد تعداد جنبههای انگیزههای خواندن دانشآموزان با میزان خواندن آنها در برنامة خواندن مدرسه رابطه دارد. بیشترین انگیزههای مربوط به میزان خواندن، شامل دلایل اجتماعی، اثر بخشی، کنجکاوی، لذت، شناخت، نمره و اهمیت بود. بررسی کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامة[5]«لیلا ترکانلوغلو» (2001) ماهیت انگیزههای خواندن دانشآموزان ترکیه و رابطة بین انگیزههای خواندن و میزان خواندن آنها را مطالعه کرده است. شرکت کنندگان در پژوهش وی، 151 دانش آموز از مقاطع هفتم، هشتم و نهم یک مدرسه در آناتولی بودند؛ شامل 48 کلاس هفتمی (23دختر و 25پسر)، 55کلاس هشتمی (29دختر و 26پسر) و 48 کلاس نهمی (28دختر و 20پسر) که به طور کلی، 80 نفر دختر و 71 نفر پسر بودند. زبان اصلی این دانشآموزان، ترکی بود و در حال یادگیری زبان انگلیسی بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامة انگیزههای خواندن و سیاهة فعالیت خواندن RAI بود که در بهار سال تحصیلی 1999-2000 اجرا شد. روایی و پایایی این دو ابزار، با نمونة 45 نفری از دانشآموزان (16کلاس هفتمی، 20 کلاس هشتمی و 9کلاس نهمی؛ 20 دختر و 25 پسر) سنجیده و مشخص شد با تغییرات اندک در برخی کلمات برای قابل فهم تر شدن،آزمون آلفا کرونباخ پایایی خوبی دارد. از آزمونهای آماری U من ویتنی، همبستگی دو متغیره و تحلیل واریانس استفاده شد. بررسی نشان داد انگیزههای درونی مانندکنجکاوی و به چالش کشیدن، بیش از انگیزههای بیرونی مانند نمره و رقابت در این دانشآموزان وجود دارد. در حالی که انگیزه به دلایل اجتماعی و به قصد اجتناب، در سطح پایینی قرار دارد. در انگیزههای خواندن، تفاوت معناداری بین دختران و پسران دیده نشد. از نظر پایه تحصیلی، بین انگیزههای خواندن پایه های هفتم و نهم، تفاوت معناداری دیده شد؛ تفاوت معناداری از نظر جنسیت بین میزان خواندن با دلایل شخصی و خواندن برای مدرسه دیده شد؛ یعنی دختران، بیش از پسران به منظور علاقهمندی میخوانند تا برای مدرسه. از نتایج دیگر این پژوهش به کشف تفاوت معنادار بین میزان خواندن دانشآموزان پایههای 7-8 و 7-9 به دلایل شخصی و مدرسه، رابطة مثبت بین انگیزه به قصد اثربخشی با میزان خواندن برای مدرسه و به دلایل شخصی، و رابطة مثبت بین انگیزههای کنجکاوی، لذت، شناخت و نمره با میزان خواندن به قصد مدرسه بود. در پژوهش «پرلز» (2001 )، مهمترین متغیرهای پیشینهای در عملکرد سواد خواندن دانشآموزان ایران بررسی شد. نتایج این تحقیق که بر روی 6600 نفر از دانشآموزان مقطع چهارم دبستان انجام شد، نشان داد با بالا رفتن تحصیلات پدر، میانگین عملکرد سواد خواندن دانشآموزان نیز افزایش می یابد. همچنین تحقیقی که روی 7728 نفر از دانشآموزان مقطع چهارم دبستان انجام شد، نشان داد بین نگرش نسبت به خواندن کتاب و عملکرد سواد خواندن، رابطة معنادار وجود دارد. ادامة این مطالعه روی 6889 نفر از دانشآموزان مقطع چهارم دبستان، نشان داد بین وضعیت اقتصادی دانشآموزان و عملکرد خواندن آنان رابطه معنادار وجود دارد؛ یعنی با بالا رفتن وضعیت اقتصادی دانشآموزان، عملکرد آنان نیز بالا میرود؛ ولی در دانشآموزانی که متعلق به خانواده های بسیار مرفه هستند، تفاوت عملکرد خواندن نسبت به سایر خانوادهها دیده نمیشود. در مطالعهای هم که بر روی 7426 نفر انجام شد، مشخص گردید عامل جنسیت در عملکرد خواندن، مؤثر است و عملکرد دختران با عملکرد پسران، تفاوت معنادار دارد و دختران، از این جهت در سطح بالاتری قرار دارند. در مورد انگیزة خواندن به قصد کسب و کاربرد اطلاعات طبق این پژوهش دختران، میانگین عملکرد بیشتری از پسران داشتهاند. بررسی رابطة پیشرفت سوادخواندن دانشآموزان و تماشای برنامههای آموزشی تلویزیون ـ که برروی 6786نفر انجام شدـ نشان داد کودکانی که هرگز برنامه های آموزشی تلویزیون را ندیدهاند، به طور معناداری عملکرد ضعیفتری دارند. از لحاظ خواندن، در سال 2001 کشور ما در خواندن برای هدفهای ادبی و اطلاعاتی، از میانگینهای بینالمللی پایینتر بوده است (به نقل ازکریمی، 1383)
6-2. داخل کشور
«دیّانی» (1365) در پاسخ به سؤال «چرا مردم کتاب میخوانند» به نقل از ابرامی اظهار میدارد: «نتایج به دست آمده از طریق پرسش مردم مشخص کرده است که انگیزهها و هدفهای مهم خواندن عبارتند از: 1. آموزشی2. راهیابی برای حل مشکل3. گسترش افق معلومات عمومی4. تفریح، تفنن و لذت جویی5. علاقهمندی به مسائل سیاسی و علمی.«دیّانی» به نقل از ابرامی اشاره می کند که شاید به شمارة کتابهایی که خوانده میشود، برای خواندن، غایت و هدف وجود داشته باشد؛ اما خیلی کلی می توان همة آنها را به دو دستة لذت جویی و دانش اندوزی تقسیم کرد. گرچه به هنگام لذت از مطالعه نیز چیزی آموخته می شود و یا در هنگام دانش اندوزی نیز از لذت بیبهره نمی مانیم؛ اما در هر عمل خواندن، چیرگی یک هدف بر هدف دیگر، آشکار است. «پریرخ و دیگران» (1382) با هدف آگاهی از روشهایی که میتواند انگیزة لازم را در دانشجویان کتابداری برای مطالعة حرفهای ایجاد کند، نظرهای 88 نفر از دانشجویان این رشته را در دانشگاه فردوسی مشهد ـ که ورودی سالهای 77و 78و 79 بودند ـ جویا شدند. پژوهش در مرحلة مقدماتی (به شیوههای مصاحبه، پرسشنامه و کتابسنجی) و مرحلة نهایی (فقط پرسشنامه) انجام شد و نشان داد که ایجاد فرصت سؤال و جواب، یا بحث و مناظره در کلاسهای درس، انجام تمرینهای پژوهشگرا، برگزاری همایش،گزارش کار و معرفی منابع بیشتر برای مطالعه و آمادگی برای امتحان، از روشهایی است که میتواند در ایجاد انگیزه برای مطالعه مؤثر باشد. آنها معتقد بودند که این روشها تنها تا حدودی در کلاسهای درس اجرا می شود. «قریشی» (1383) در پایاننامة خود با عنوان «بررسی نظر دانشجویان دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد درباره خواندن به قصد یادگیری، خواندن به قصد لذت، خواندن به قصد تصمیمگیری و دو اصل معقول اندیشی و کمترین کوشش» که با پرسشنامة محقق ساخته انجام داد، دیدگاههای دانشجویان سال سوم و چهارم مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی را درباره خواندن بررسی کرد. نمونة مورد بررسی وی، شامل 253 نفر بود که کل دانشجویان پسر دانشکده (107نفر)، به دلیل کمی تعداد دانشجویان پسر دانشکده و 146نفر (با استفاده از نمونه گیری تصادفی منظم از 250 نفر دانشجوی دختر) بود.
نتایج پژوهش نشان داد:
1- دانشجویان بر خواندن به قصد یادگیری، بیشتر از خواندن به قصد تصمیم گیری تأکید دارند.
2- دانشجویان زن رشتههای روانشناسی و علوم تربیتی، بیشتر از دانشجویان مرد همین رشتهها بر خواندن به قصد لذت تأکید دارند.
3- دانشجویان خانم رشتة علوم تربیتی و روانشناسی بیشتر از دانشجویان مرد همین رشتهها بر خواندن به قصد تصمیم گیری تأکید دارند. ولی بین دانشجویان زن و مرد رشته کتابداری در این مورد، تفاوت معناداری وجود ندارد.
4- بین میزان تأکید بر خواندن به قصد یادگیری دانشجویان زن و مرد رشتههای علوم تربیتی و روانشناسی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین دانشجویان زن و مرد رشتة کتابداری در این مورد، تفاوتی مشاهده نمیشود.
5- تفاوت معناداری بین رشتة تحصیلی دانشجویان و مقاصد خواندن آنها وجود ندارد.
6- اصل کمترین کوشش برای هر نوع خواندنی مورد تأکید دانشجویان است.
7- تفاوت معناداری بین رشتة تحصیلی دانشجویان و اصل کمترین کوشش وجود ندارد .
8- معقولاندیشی، شکلدهندة رفتارهای مطالعاتی دانشجویان است.
6-3. استنباط از پژوهشهای انجام شده
برخی پژوهشها به مطالعه و خواندن به طور کلی و برخی فقط به انگیزهها و عوامل مؤثر بر خواندن پرداختهاند. برخی تحقیقات فقط به ماهیت انگیزههای خواندن توجه کردهاند و برخی دیگر، یک یا چند عامل از عوامل تأثیرگذار بر انگیزههای خواندن را بررسی کردهاند. جامعة بیشتر این پژوهشها، دانشآموزان در مقاطع مختلف ابتدایی بوده است. در واقع، بیشتر این مطالعات، به دانشآموزان مربوط است. نتایج چند تحقیق مورد بررسی در این قسمت، در بسیاری موارد، در راستای فرضیههای پژوهش حاضر است. هرچند همة نتایج ممکن است در یک جهت نباشد، برخی متغیرهای آنها همانهایی است که در این پژوهش مورد توجه بوده است؛ مانند جنسیت، پایه تحصیلی و دیگر متغیرها. از جمله نتایجی که این تحقیقات نشان میدهند، این است که جنسیت، عامل مهمی در تفاوتهای بین انگیزههای دانشآموزان در خواندن است و علایق دو جنس، برای انتخاب مواد خواندنی، متفاوت است. پایة تحصیلی که دانش آموز در آن مشغول به تحصیل است، مشخصة دیگری برای ایجاد تفاوت بین انگیزههای دانشآموزان است. در مورد عوامل دیگر نیز نتایج، نشان دهندة نوعی رابطه بین عوامل و انگیزههای خواندن است.
7. روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و در اجرای آن، از روش پیمایشی استفاده شده است.
7-1. جامعة آماری
تمام دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی و راهنمایی شهر مشهد.
7-2. نمونة آماری
مشهد 7 ناحیة آموزش و پرورش دارد. از بین 7 ناحیه، 3 ناحیه بر اساس میزان برخورداری انتخاب شد. این انتخاب با مشورت مسئولان آموزش و پرورش خراسان رضوی انجام شد. طبق نظر و شناخت آنها ناحیة 4، ناحیة برخوردار، ناحیة 2، ناحیة نیمهبرخوردار و ناحیة 5 ناحیة غیربرخوردار معرفی گردد. از بین نواحی انتخاب شده، 4 مدرسه- یک دبستان دخترانه، یک دبستان پسرانه، یک مدرسة راهنمایی دخترانه و یک مدرسه راهنمایی پسرانه- از مناطقی که ویژگی برخورداری در آنها مدنظر بود، بهطور تصادفی برگزیده شد. سپس از بین هر دبستان، یک کلاس پنجم ابتدایی و از هر مدرسة راهنمایی، یک کلاس سوم راهنمایی، انتخاب و به تمامی دانشآموزان آن کلاس، پرسشنامة انگیزههای خواندن ارائه شد.
7-3. ابزار پژوهش
ابزار پژوهش برای گردآوری دادهها، پرسشنامة انگیزه های خواندن (MRQ) است که «گاتری، مگ گوف و ویگفیلد» در 1992 در مرکز ملی پژوهشی خواندن ایالات متحدة آمریکا تهیه و تدوین کردهاند و از آن زمان تاکنون در پژوهشهای بسیاری از آن استفاده شده است.7-4. روایی و پایایی پرسشنامهاز آنجا که این پرسشنامه قبلا در پژوهشهای «ویگفیلد و گاتری»، (1995)؛ «ویگفیلد و گاتری»، (1997)؛ «ویگفیلد، مک کنا و آن دیسی» (1997)؛ «ترکانلوغلو» (2001)؛ «ویگفیلد و دیگران» (2004)؛ «گاتری و ونگ» (2004)؛ «گاتری و دیگران» (2006) به کار رفته است و همگی روایی و پایایی آن را آزمودهاند، در پژوهش حاضر نیز برای بررسی صحت ترجمه، پرسشنامه ترجمه شده در اختیار 4 نفر از اعضای هیئت علمی رشتة کتابداری و 1 نفر از رشتة علوم تربیتی قرار گرفت و اصلاحات مورد نظر در پرسشنامه انجام شد. سپس برای تعیین روایی محتوا، پرسشنامه در اختیار 5 نفر از اعضای هیئت علمی رشتههای روانشناسی و علوم تربیتی که در حوزة انگیزه نیز فعالیت داشتند، قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن انجام شد. برای بررسی پایایی، پرسشنامه در اختیار 30 نفر از دانشآموزان قرار گرفت. آلفای کرونباخ برابر81/0 نشان داد که این ابزار پایایی مناسب و مطلوب را دارد. برای روشن شدن این مسئله که آیا دانشآموزان می توانند مفهوم جملات پرسشنامه را درک کنند، پرسشنامه در اختیار 20 نفر دانش آموز قرار گرفت و در برخی جملات و کلمات، اصلاحاتی انجام شد. در مرحلة نهایی، آزمون پرسشنامه روی 304 نفر از دانشآموزان مقاطع پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی اجرا شد. در این پرسشنامه، 11 انگیزة خواندن بررسی میشوند. پاسخهایی که بر روی طیف 5 گزینه ای لیکرت به سؤالهای پرسشنامه داده می شود، وضعیت انگیزههای یازده گانه خواندن را مشخص میکند.
8. تجزیه و تحلیل دادهها
8-1. دادههای توصیفی
در جدول ذیل، توزیع فراوانی دانشآموزان مورد بررسی، از نظر متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش آمده است:
جدول 1. توزیع فراوانی دانشآموزان مورد بررسی از نظر متغیرهای مورد مطالعه
متغیرها
|
تعداد
|
درصد
|
جنسیت
|
دختر
|
151
|
7/49
|
پسر
|
153
|
3/50
|
مقطع تحصیلی
|
پنجم ابتدایی
|
159
|
3/52
|
سوم راهنمایی
|
145
|
7/47
|
میزان برخورداری
|
برخوردار
|
114
|
5/37
|
نیمه برخوردار
|
93
|
6/30
|
غیر برخوردار
|
97
|
9/31
|
عضویت فعال در کتابخانه
|
عضو فعال
|
156
|
3/51
|
عضو غیر فعال
|
147
|
4/48
|
بی پاسخ
|
1
|
3/0
|
میزان آشنایی با اینترنت
|
اصلاً
|
115
|
8/37
|
کم
|
76
|
26
|
متوسط
|
74
|
3/24
|
زیاد
|
26
|
6/8
|
بسیار زیاد
|
8
|
6/2
|
بی پاسخ
|
1
|
3/0
|
جمع
|
304
|
100
|
8-2. آمار استنباطی
سؤال شمارة 1. دانشآموزان مورد مطالعه کدام انگیزههای مطالعة مورد نظر در این پژوهش را دارند؟
چنانکه از جدول شمارة 2 بر میآید، دانشآموزان مورد بررسی، انگیزههای مختلفی برای مطالعه داشتهاند. از آنجا که همة این انگیزهها نمرهای بالاتر از 2 دارند (نمرات کمتر از 2، نشان دهندة نبود و یا ضعف زیاد انگیزة مورد نظر است)، دانشآموزان مورد بررسی، کمابیش همة انگیزههای مطالعة این پژوهش را دارا میباشند. بیشترین فراوانی مربوط به انگیزة رقابت و کمترین فراوانی، اجتناب آنها از مطالعه مربوط بوده است؛ بنابراین، دانشآموزان، بیشتر به قصد رقابت و سپس به قصد اهمیت، لذت و نمره مطالعه می کنند و کمتر به دنبال اجتناب از مطالعه، مطالعه به دلایل اجتماعی و مطالعه به قصد چالش برانگیزی و تکلیف هستند.